دین حق

برای شناخت بهر دین

دین حق

برای شناخت بهر دین

اصلاحات (تعریف و ارکان)

اصلاحات (تعریف و ارکان)

 از نظر اسلام، هر گونه اقدم در جهت رفع مفاسد و معایب موجود و یا بهبود و ارتقاء ، نسبت به وضعیت فعلی در راستای کسب رضایت الهی ، اصلاحات نامیده می شود و در یک بیان کوتاه اصلاحات حرکتی است تکاملی در جهت قرب الی الله.

هدف تمام اولیاء و بندگان صالح خدا ایجاد اصلاحات در فرد و جامعه بوده است، از پیامبران الهی گرفته، تا امیرالمؤمنین علی (ع) که هدف خویش را از به دست گیری حکومت، اصلاحات معرفی کرده، می فرماید: و لکن لنرد معالم من دینک و تظهر الاحکام فی بلادک و این مسیر ادامه می یابد تا پرچم اصلاحات نبوی و علوی در دستان با کفایت مصلح کل و منجی بشریت از قید فساد و تباهی قرار گیرد. با دقت در سیره حکومتی امیرمؤمنان علی (ع) نکاتی چند که به عنوان ارکان اصلاحات محسوب می گردد- قابل تذکر است :

1- مبنای اصلاحات :

معمولاً اصلاحات در هر جامعه ای باید بر اساس مبانی مورد پذیرش عمومی آن جامعه صورت گیرد. همچنانکه هیچگاه در یک جامعه لائیک و غیر دینی،‌ اصلاحات دینی صورت نمی گیرد. در یک جامعه اسلامی نیز هیچگاه برخلاف مبانی دینی صورت نخواهد گرفت. و لذا مبنای اصلاحات در جامعه اسلامی از دیگاه امیرالمؤمنین سه رکن زیر است :

((کتاب الله و سنه رسوله و اجتهاد رایی))

1- قرآن کتاب خدا      2- سنت رسول الله   3- اجتهاد حاکم اسلامی جامع الشرایط

2- توازن در اصلاحات :

الف : آغاز همزمان اصلاحات در ابعاد مختلف : چون ابعاد مختلف اصلاحات در اجتماع به یکدیگر وابسته اند. لذا علی (ع) پس از دستیابی به حکومت، بسیاری از ابعاد اصلاحا را بطور همزمان آغاز نمود. در ایجاد اصلاحات اقتصادی،‌عدالت و مساوات را سرلوحه کار خویش قرار داد. بطوریکه همه مردم از سیاه و سفید، عرب و عجم، غلام و ارباب، همه و همه بطور مساوی از بیت المال بهره مند گردیدند. در همان روزهای نخستین در انجام اصلاحات اداری، به عزل استانداران و والیان ناشایست پرداخت و بجای ایشان از افراد کارآمد و شایسته استفاده نمود و در ابعاد دیگر اصلاحات نیز همین گونه عمل نمود.

ب- کنترل سرعت اصلاحات : وجود یک مرکز مقتدر و اندیشمند جهت نظارت و کنترل سرعت اصلاحات امری ضروری است تا خدای نکرده تندی اصلاحات سبب نارضایتی عمومی و کندی آن سبب یأس مردم نگردد. امیرمؤمنان به عنوان رأس حرم حکومت اسلامی، کنترل اصلاحات را خود بر عهده داشت. هر چند از نظرات اطرافیان و افراد معتمد استفاده می نمود.

ج- مخاطبان اصلی اصلاحات : محور اصلاحات عموم ملتندنه اطرافیان مسئولین، ثروتمندان و گروههای سیاسی، لذا باید برنامه های اصلاحی،‌مصالح عمومی را تأمین کند هر چند با منافع برخی گروهها و اشخاص در تضاد باشد. علی (ع) در نامه نهج البلاغه خطاب به مالک می فرمایند :      ((باید محبوبترین کارها نزد تو کارهایی باشد که با عدالت دمسازتر و خشنودی عامه مردم را در پی داشته باشد.))

سپس حضرت در ادامه اشاره می کنند که خواص به موقع خطر و سختی حاکم را تنها می گذارند اما آن گروهی که مشکلات و سختیها را در هنگام تنگنا و جنگ تحمل می کنند عامه مردمند، لذا باید توجه تو به ایشان بیشتر باشد.

3- جامع بودن اصلاحات :

علی (ع) به مالک اشتر دستور می دهند که :

به همراه دانشمندان و برجستگان جامعه به بحث و گفتگو در مورد آنچه می تواند سرزمینهای اسلامی اصلاح کند، بپرداز.

 

تا در اثر این تبادل اندیشه ها و انتقال تجارب یک برنامه جامع- که نظرات مختلف در آن لحاظ گردیده- تدوین گردد.

4- آگاه کردن مردم از اصلاحات :

حضرت علی (ع) در اولین سخنرانی خود بعد از بیعت همگانی مردم با ایشان ، برخی از ابعاد اصلاحات را برای مردم روشن می کنند تا جامعه ای که نزدیک به دو دهه از اختلاف طبقاتی ، فساد، تبعیض ، کسب ثروتهای نامشروع و در یک کلام دور شدن از سنت و روش رسول گرامی اسلام (ص) رنج می برد با استشمام عدالت علوی روحی تازه بگیرد و او را در اجرای این برنامه ها یاری دهد.

5- اجرای بی قید و شرط به برنامه های اصلاحات :

هر برنامه و قانون مفیدی که بخواهد در اجتماع به اجرا در آید ، قطعاً منافع عده ای را تهدید خواهد کرد. لذا اگر مجریان اصلاحات بخواهند بر اساس منافع افراد و یا تهدید و تطمیع ایشان از اجرای برنامه عقب نشینی کنند، هیچ نقشی از اصلاحات بر پیکره اجتماع بسته نخواهد شد.

[[ علی (ع) به همه حکومت مداران آموخت که او حکومت را برای اصلاحات می خواهد نه اصلاحات را برای حکومت. ]]

عدم سپردن مسئولیت به طلحه و زبیر ، تقسیم بالسویه بیت المال و عزل معاویه که دو جنگ جمل و صفین را بر او تحمیل نمود، دلیل بر این مدعاست.

6- رشد و اعتلای فکری و روحی مردم :

در حکومت کوتاه امیرمؤمنان (ع) تمام ارکان قبلی اصلاحات به بهترین نحو ممکن محقق گشت، اما آنچه که باعث شد علی (ع) در اجرای اصلاحاتش تنها بماند،‌ عدم همراهی و دل سپردن مردم به دستورات  و اوامر او بود. مردمی که بخاطر برقراری عدالت و مساوات و مبارزه با فقر و فساد و تبعیض با علی (ع) بیعت کرده بودند، سرانجام به علت نداشتن تحلیل از مسائل، فریب عده ای از زراندوزان و قدرت طلبان را خورده، علی (ع) را مظلومانه تنها گذاشتند.